اگر ما امروز می توانیم بسیار بیشتر از دیروز بدانیم به سبب پدیده کاغذ است. قرن ها است که اندیشه بشر بر روی کاغذ نقش بسته است. حتی با وجود پیشرفت چشم گیر تکنولوژی، هنوزم که هنوز است کاغذ در ارتباطات بشری حرف اول را می زند. کاغذ شاید یک ابزار ساده به نظر آید، ولی واقعیت این است که صفحه سفیدی است که همچون لوح، وجود انسانی هر نوشته ای را بر خود حک می کند.
کاغذ برای اولین بار از جهان اسلام به اروپا راه یافت. زیرا کاغذ، اولین بار در آن دسته از سرزمین های مدیترانه که با سرزمین های اسلامی تماس مداوم داشتند دیده شده است. صنعت کاغذ سازی از قرن هفتم هجری به بعد در ایران وجود داشته است. از مشهورترین شهرهای ایران که در کاغذسازی شهرت داشته، “خونا” یا “خونج” بوده که زمانی به “کاغذ کتان” معروف بوده است.
مسلمین، راز تولید کاغذ را از چینی ها آموخته بودند. برای ساختن کاغذ، الیاف گیاهی را خرد و خمیر می کردند، خمیر را به صورت لایه ای نازک و یکنواخت روی صفحه یا پارچه ای پهن می کردند تا آبش گرفته شود و آنگاه الیاف را در هم می فشردند. از یک قرن پیش از شارلمانی، دیگر پاپیروس مورد استفاده قرار نگرفت. حوالی پایان قرون وسطی به ویژه هنگامی که چاپ متداول گردید کاربرد کاغذ، جایگزین کاربرد پوست و کاغذ پوست شد. هرچند ایرانیان از پیشگامان ساختن کاغذ بودند، اما پس از اختراع دستگاه کاغذساز در اروپا، انبوهی از کاغذهای اروپایی به ایران و دیگر سرزمین های اسلامی وارد شد و بازار کاغذسازان دستی را کساد کرد. طی مدت زمان اندکی، کاغذهای دستی برای همیشه برچیده شدند و زمان زیادی نگذشت که حتی خاطره پیشگامی در کاغذسازی نیز از یادها رفت.
صنعت چاپ با استفاده از کاغذ توانست دست به تکثیر اندیشه بشری بزند. چاپ به معنی فن و صنعت تکثیر نقوش دوبعدی، بوسیله انداختن اثر این نقوش بر روی کاغذ است. چاپ در سرنوشت بشر و تمدن بشری تاثیر به سزایی داشته است. اختراع فن چاپ در حقیقت به قرن ها پیش از گوتنبرگ، که نامش به عنوان مخترع چاپ در تاریخ به ثبت رسیده است، برمی گردد. چگونگی پیدایش صنعت چاپ با آن که غربی ها آن را به نام خود می دانند چندان آشکار و بدیهی نیست، اما به گونه ای باید کشور چین را مبدا آغاز چاپ دانست.
واژه چاپ همان چهاب یا چهابه است. در زبان هندی به مفهوم مهری است که با آن بر روی پارچه نقش می زدند. برخی دیگر معتقدند، لغات «چاپ» و «چاپ خانه» از همین دوره یعنی اواخر قرن هفتم هجری وارد زبان فارسی شده و اصل آن از «چاو» و «چاوخانه» گرفته شده است. البته دهخدا لغت چاپ را از ریشه «چهاپ» یا «چهاپه» سانسکریت می داند.
برخی چاپ در ایران را به دوران مغول مربوط می دانند. با این حال، صنعت چاپ به شکل جدید به دوره قاجار باز می گردد.
در سال 1640 میلادی در دوره صفویه، بازرگانی ارمنی که از ارامنه ساکن آمستردام بود، دستگاه چاپی را با حروف ارمنی خریداری و به جلفای اصفهان وارد کرد. به دنبال آن، عده ای از بزرگان و پادشاهان صفوی به فکر ایجاد چاپخانه با حروف فارسی و عربی افتادند که پس از چندی به فراموشی سپرده شد تا دوران عباس میرزای نایب السلطنه که اولین چاپخانه سربی با حروف فارسی و عربی در تبریز دائر شد. در آن زمان هنوز واژه چاپ متداول نشده بود و به این خاطر آن را باسمه خانه، بصمه خانه، مطبعه، دارالطباعه و دارالطبع می نامیدند.
قبل از اختراع چاپ، کتاب ها را با دست تکثیر می کردند. در آتن، اسکندریه و روم، عده ای از نساخان، شاهکارهای ادبی را استنساخ می کردند و این کار در سراسر قرون وسطی ادامه داشت. کتاب به اندازه ای گرانبها بود که تعداد کمی از مردم توانایی تهیه آن را داشتند. در نتیجه در عصر کاوش و پیشرفت، امکان خواندن و پژوهش محدود بود.
از سده دوازدهم به بعد، صنعت چاپ در غرب با کمک قالب های چوبی و حکاکی دستی صورت گرفته بود، اما آنچه در سده پانزدهم ابداع محسوب شد، عبارت بود از تکمیل دستگاه چاپ فلزی و متحرک که نسخه های فراوانی را با سرعت بیشتر چاپ می کرد. تحول در صنعت چاپ تا رسیدن به دستگاه فلزی را باید یک روند تدریجی به حساب آورد که در فاصله سال های 1445 تا 1450 میلادی به اوج رسید. یوهانس گوتنبرگ اهل مانیتس، نقش مهمی را در تکمیل این صنعت ایفا کرد. “انجیل گوتنبرگ” اولین کتاب واقعی محصول چاپ متحرک بود. در نیمه دوم سده پانزدهم، چاپ جدید به سرعت در اروپا رواج یافت. چاپخانه ها در دهه 1460 میلادی در سراسر خاک امپراتوری مقدس روم تاسیس شد و با گذشت ده سال، به ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و اروپای شرقی رسید، مخصوصا ونیز که به مرکز چاپ معروف شد.